یادگیری آنلاین در آموزش حرفه های بهداشت. بخش 1: آموزش و یادگیری به صورت آنلاین

فناوری دیجیتال به بخش اصلی آموزش عالی تبدیل شده و به طور ذاتی بر تمام جنبههای تجربه دانشجویی تأثیر میگذارد” (باند و همکاران 2020).
یادگیری آنلاین در آموزش حرفههای بهداشتی (HPE) پایه و اساس محکمی دارد و در دهه گذشته به دلیل پیشرفتهای نرمافزاری، سختافزاری، ترجیحات یادگیرندگان و اصلاح برنامه درسی به سرعت در حال تکامل بوده است. با این حال، HPE معمولاً در پذیرش یادگیری آنلاین از آموزش عالی عقب مانده است.
ظهور کووید-19 منجر به تغییر ناگهانی و سریع جهانی از آموزش حضوری به آموزش اضطراری از راه دور (ERT) شد، با تمرکز بر قرار دادن سریع مواد آموزشی در سیستمهای آنلاین قابل دسترس برای یادگیرندگان و با کمترین اختلال ممکن. این اغلب شامل یافتن نزدیکترین معادل آنلاین برای فعالیتهای حضوری، با استفاده از منابع موجود و با زمان کم برای اعمال شیوهها و نظریههای آموزش آنلاین بود. متأسفانه این امر منجر به این فرض نادرست شد که یادگیری آنلاین نسبت به روشهای حضوری پایینتر است.
در دهههای گذشته تحقیق نشان داده است که نتایج یادگیری آنلاین مشابه نتایج حضوری است، از جمله در زمینههای مراقبتهای بهداشتی. این یافته در بررسیهای سیستماتیک و متاآنالیزهای متعدد تکرار شده و به عنوان “اثر عدم تفاوت معنادار” شناخته میشود. با وجود مزایا و چالشهای منحصر به فرد روشهای مختلف آنلاین، یادگیری آنلاین در اصل فقط یادگیری است و شاید باید از تمایز بین روشهای آنلاین و حضوری دست برداریم.
با این حال، مسئله برابری همچنان با ابهام همراه است. اول، یادگیری آنلاین ناهمگن است. روشهای مختلف آنلاین مانند وبینارها، شبیهسازی آنلاین و رسانههای اجتماعی متنوع هستند. علاوه بر این، ویدئوهای آنلاین و برنامههای نظرسنجی اغلب در کلاسهای حضوری نیز استفاده میشوند.
شاید جای تعجب نباشد که تکنیکهایی که نتایج را در آموزش آنلاین بهبود میبخشند، همان تکنیکها در محیطهای حضوری هستند، مانند تعامل، بازخورد و تمرین. استراتژیهای طراحی یادگیری مؤثر در محیطهای حضوری نیز میتوانند با یادگیری آنلاین تسهیل شوند.
دوم، اکثر مطالعات نتایج یادگیری مانند رضایت و کسب دانش و مهارت را بررسی کردهاند و به ندرت به نتایج بیمار پرداختهاند. جنبههای دیگری از یادگیری مانند شکلگیری هویت حرفهای و فرسودگی معلم و دانشجو نیز نیاز به بررسی بیشتر دارند.
مهمترین یافته در مورد برابری این است که یادگیری ترکیبی (ترکیب روشهای حضوری و آنلاین) نتایج یادگیری بهتری نسبت به یادگیری حضوری یا آنلاین به تنهایی ارائه میدهد. یادگیری ترکیبی به ما اجازه میدهد از بهترین جنبههای هر دو روش استفاده کنیم.
نقاط قوت اصلی ERT این است که بسیاری از معلمان و یادگیرندگان با یادگیری آنلاین آشنا شدهاند. مزایای انعطافپذیری و دسترسیپذیری یادگیری آنلاین نیز مشخص شده است.
یک نقطه ضعف ERT این بود که اکثر مؤسسات آمادگی کافی نداشتند و تجربیات منفی زیادی وجود داشت. مشکلات فنی، کمبود مهارتهای دیجیتال و مسائلی مانند خستگی از صفحه نمایش نیز وجود داشت.
با این حال، ERT فرصتی برای توسعه آموزش آنلاین کامل و با آگاهی پداگوژیک ایجاد کرده است. میتوانیم از این تجربه برای بهبود شیوههای آموزشی و ایجاد فرصتهای جدید یادگیری استفاده کنیم.
شاید بزرگترین تهدید ERT، نبود جهتگیری مشخص برای استفاده از یادگیری آنلاین باشد. این ممکن است باعث بازگشت به روشهای قدیمی شود. حفظ حمایت سازمانی برای ادامه تحول در آموزش حرفههای بهداشتی ضروری است.
هدف این راهنما ارائه جهتگیری برای یادگیری آنلاین HPE با کاهش نقاط ضعف و تهدیدها و تقویت نقاط قوت و فرصتهاست. این راهنما به دو بخش تقسیم شده که یکدیگر را تکمیل میکنند. بخش اول مروری بر شواهد، نظریهها و طراحی آموزشی در یادگیری آنلاین ارائه خواهد داد.
چارچوبها و نظریههای یادگیری آنلاین
یکی از کمبودهای یادگیری آنلاین، عدم وجود نظریههای مناسب در تحقیقات و طراحی برنامه درسی آموزش عالی آنلاین است (کاستانیدا و سلون ۲۰۱۸؛ هیو و همکاران ۲۰۱۹؛ باند و همکاران ۲۰۲۰). این موضوع همچنین در محیطهای مراقبت بهداشتی نیز صادق است (باچپایی و همکاران ۲۰۱۹). تحقیقات و برنامههای آموزشی آنلاین معمولاً بر مبنای تجربیات تجربی و عملی تنظیم میشوند و کمتر به طراحی مناسب آموزشی توجه میکنند و معمولاً تصور میشود که نوآوری، به دلیل تازگی یا نیازهای عملی آن، نیازی به مبنای نظری محکم ندارد.
استفاده از نظریهها و چارچوبهای یادگیری آنلاین به ما کمک میکند تا بر پایهی کارهای قبلی بنا کنیم، زبان و جهت مشترکی برای مطالعه ایجاد کنیم، درک خود از فرآیندهای یادگیری آنلاین را تقویت کنیم، نتایج را به سایر زمینههای آنلاین تعمیم دهیم، برنامه درسی و ارزیابی مناسبی طراحی کنیم و به یادگیرندگان کمک کنیم تا فرآیندهای یادگیری خود را درک کنند؛ که تمام اینها به بهبود نتایج یادگیری منجر میشود (باچپایی و همکاران ۲۰۱۹؛ هیو و همکاران ۲۰۱۹). در نهایت، استفاده از نظریههای یادگیری آنلاین میتواند به ما این امکان را بدهد که به روشی جدید به ارائهی آموزش آنلاین نگریسته و حداکثر تعامل و نتایج یادگیری دانشآموزان را فراهم کنیم.
ادبیات قبلی AMEE مقدمهای عالی بر نظریهها و چارچوبهای آموزشی عمومی فراهم میآورد (تیلور و حمدی ۲۰۱۳) و همچنین بررسی نظریههای آموزشی با مثالهای یادگیری آنلاین (ساندارس و همکاران ۲۰۱۵). در اینجا بحثهایی در مورد این که آیا چارچوبها، مدلها و نظریههای خاصی که برای یادگیری آنلاین ایجاد شدهاند، باید بر نظریههای مستحکمتری که از محیطهای حضوری (F2F) به حوزهی آنلاین منتقل شدهاند، ارجحیت داشته باشند، وجود دارد. یکی از نمونههای مدل سازگار، رویکرد شش مرحلهای کِرن برای توسعهی برنامه درسی آنلاین است (چن و همکاران ۲۰۱۹). این راهنما به طور مختصر سه نظریهای که به آموزش آنلاین مربوط میشوند و ما بر این باوریم که برای مبتدیان در دسترس هستند مدل (PICRAT)، متوسط (چارچوب جامعه تحقیق) و پیشرفته (ارتباطگرایی) را معرفی میکند. نظریهها، چارچوبها و مدلهای بیشتری از یادگیری آنلاین وجود دارند و خوانندگان تشویق میشوند که آنها را به تفصیل بررسی کنند. به طور مشابه، معلمان باید در تحقیقات و توسعهی برنامه درسی خود به نظریههای متعددی توجه کنند و نقاط قوت، ضعف و زمینهی خاص هر نظریه را در نظر بگیرند. کاربرد عملی نظریههای آنلاین در بخش ۲ این راهنما مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مدل PICRAT: جایگزین، تقویت، دگرگونکننده
مدل PICRAT یک مدل جدید از ادغام فناوری است که به ویژه در ادبیات مربوط به آموزش از پیشدوزدگی تا پایهی دوازدهم (K-12) مورد توجه قرار گرفته است. این مدل به راحتی در دسترس و آسان برای استفاده برای معلم آنلاین مبتدی است، زیرا با در نظر گرفتن نقشهای معلمان و یادگیرندگان در یادگیری حضوری آغاز میشود و سپس این موارد را با محیط آنلاین مقایسه و گسترش میدهد. PICRAT بر اساس چندین مدل قبلی مانند SAMR و RAT بنا شده و از نظریهپلاسمی دفاع میکند تا راهحلهای متفاوتی را در این محیطهای پیچیده آنلاین فراهم کند (کیمونز و همکاران ۲۰۲۰).
مدل PICRAT به دو سؤال اصلی میپردازد: چگونه دانشآموزان با فناوری تعامل دارند و چگونه معلمان از فناوری در آموزش خود استفاده میکنند. عناصر PICRAT یک ماتریس را شکل میدهند، با یک محور (PIC – غیرفعال، تعاملی، خلاق) که به استفادهی یادگیرندگان میپردازد و محور دیگر (RAT – جایگزینی، تقویت، دگرگونی) که به استفادهی معلمان توجه دارد (شکل ۱(الف)). هدف این است که «نقش فناوری باید به عنوان وسیلهای به منظور دستیابی به اهداف باشد، نه هدفی در خود – اجتناب از تفکر فناورانه» (کیمونز و همکاران ۲۰۲۰).
کیمونز استدلال میکند که در حالی که فناوریهایی مانند ماژولهای الکترونیکی یا آزمونهای آنلاین میتوانند تعامل دانشآموزان را تحریک کنند، این نوع یادگیری تجویزی ممکن است «انتقالپذیری و ارتباطات معنادار با یادگیری قبلی را محدود کند»، اما یادگیری خلاق (جایی که یادگیرندگان آثار مانند ویدئوها و وبلاگهای مشترک ایجاد میکنند) باعث حل مسائل خلاقانه و یادگیری عمیقتر و با زمینه میشود و بنابراین ممکن است بر یادگیری غیرفعال و حتی تعاملی ارجحیت داشته باشد (کیمونز و همکاران ۲۰۲۰).
در بررسی چگونگی استفاده معلمان از فناوری، ما به محور «RAT» ماتریس توجه میکنیم. مانند یادگیری اضطراری (ERT)، معلمانی که شروع به استفاده از فناوری میکنند، معمولاً آن را به عنوان جایگزینی برای تدریس حضوری استفاده میکنند بدون آنکه به بهبود شیوههای آموزشی خود بپردازند. با این حال، با افزایش راحتی و مهارتها، فناوری میتواند برای تقویت (بهبود، اما نه به طور رادیکال) یا حتی دگرگون کردن (امکان یادگیریهایی که از طریق روشهای غیرفناورانه ممکن نیست) رویکردهای آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
مدل PICRAT به طور شهودی آسان برای استفاده است و به تسهیل گفتگوها در مورد استفادههای پیچیدهی فناوری آموزشی کمک میکند. این مدل مورد تأیید قرار میدهد که اغلب هیچ «راه صحیح» واحدی برای استفاده از فناوری وجود ندارد (هیچ مربع ماتریسی به خودی خود بد یا خوب نیست و هر یک از آنها مزایای خاص خود را دارند) و اینکه زمینههای مختلف به راهحلهای خلاقانه متفاوتی نیاز دارند.
مدل جامعه پرسشگری
مدل جامعه پرسشگری (CoI) یکی از پرکاربردترین و مطالعهشدهترین مدلهای یادگیری آنلاین است و برای مربیان آنلاین متوسط مناسب است. سه حضور به هم پیوسته: حضور اجتماعی (SP)، حضور شناختی (CP) و حضور آموزشی (TP)، حوزههای همپوشانی ایجاد میکنند که از آنها میتوان برای شروع گفتگو درباره ملاحظات طراحی و تحقیق یادگیری آنلاین استفاده کرد.
حضور اجتماعی به توانایی نمایش خود به عنوان یادگیرنده در محیط یادگیری مجازی و ایجاد ارتباط با دیگران اشاره دارد.
حضور آموزشی شامل طراحی آموزشی، سازماندهی و تسهیل یادگیری است.
حضور شناختی به چگونگی ارتباط شناختی یادگیرندگان با یادگیری اشاره دارد، اغلب از طریق تکرارهای چرخهای چهار مرحله (رویداد محرک، اکتشاف، ادغام و حل).
ارتباطگرایی
ارتباطگرایی نظریهای پیشرفتهتر است که مربیان را ترغیب میکند تا در نظر بگیرند چگونه فناوری میتواند به تغییر سیستمهای آموزشی از سیستمهایی که صرفاً انتقال اطلاعات از معلم به یادگیرنده را امکانپذیر میکنند، به سیستمها و شبکههایی که یادگیری را از طریق ارتباطات متحول میکنند، کمک کند.
در آموزش روزمره ارتباطگرایی، هدف این است که یادگیرندگان از اطلاعات ارائه شده توسط اینترنت برای بررسی ایدههای آزمایش نشده استفاده کنند، مطالب را به صورت الکترونیکی ایجاد و در آنها همکاری کنند و حتی بر برنامه درسی دوره تأثیر بگذارند.
قالبهای آموزش آنلاین
تعاریف و قالبهای یادگیری آنلاین متنوع و در حال تکامل مداوم هستند. در زیر، یادگیری آنلاین همزمان و ناهمزمان و همچنین سایر انواع مانند روشهای ترکیبی و انعطافپذیر هیبریدی را بررسی میکنیم.
یادگیری همزمان
یادگیری همزمان زمانی رخ میدهد که یادگیرندگان همزمان در حال یادگیری هستند. فناوریهای همزمان پرکاربرد شامل Zoom، Microsoft Teams و Google Meet هستند.
ویژگیهای معمول نرمافزارهای یادگیری همزمان شامل اشتراکگذاری صفحه، چت و اشتراکگذاری صوتی/تصویری و واکنشهای غیرکلامی/ایموجیها است. سایر ویژگیها ممکن است شامل نظرسنجی، حاشیهنویسی، تخته سفید و اتاقهای گروهی باشد.
تعامل کلید یادگیری همزمان است. بدون تعامل، یک سخنرانی ضبط شده میتواند کارآمدتر، راحتتر و صیقلیتر باشد. با این حال، مشارکت یادگیرنده به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین جنبههای یادگیری همزمان گزارش شده است.
برابری، به ویژه برابری مشارکتی، در هنگام تعامل در این محیطها مهم است. همه یادگیرندگان به سختافزار، پهنای باند یا فضاهای یادگیری امن برای مشارکت کامل در یادگیری آنلاین دسترسی ندارند.
خستگی ویدئوکنفرانس یکی از مشکلات ارتباطات با واسطه رایانه است. راهحلهایی برای این مسائل وجود دارد، مانند خاموش کردن نمای خود در دوربین، کوچک کردن ویدئوهای شرکتکنندگان، استراحتهای بصری و غیره.
از طرف دیگر، دلایل آموزشی زیادی برای تشویق روشن بودن دوربینها در طول جلسات آموزشی وجود دارد، از جمله بازخورد بصری برای مشارکت و پاسخ عاطفی، تعامل اجتماعی و تأثیر بر انگیزه و مشارکت یادگیرنده و ارائهدهنده.
قالبهای آموزش آنلاین
تعاریف و قالبهای یادگیری آنلاین متنوع و در حال تکامل مداوم هستند. هر قالب برای معلمان و یادگیرندگان مختلف جذاب خواهد بود، مشکلات اجرایی خاص خود را خواهد داشت و تحت تأثیر زمینههای مختلف قرار خواهد گرفت. در ادامه، یادگیری آنلاین همزمان و ناهمزمان و همچنین سایر انواع مانند روشهای ترکیبی و انعطافپذیر هیبریدی را بررسی میکنیم. ما به این قالبها به سادگی به عنوان یادگیری همزمان و ناهمزمان اشاره خواهیم کرد، با توجه به اینکه قالبهای حضوری نیز دارای اجزای همزمان (مانند سخنرانی) و ناهمزمان (مانند مطالعه) هستند.
یادگیری همزمان
یادگیری همزمان زمانی رخ میدهد که یادگیرندگان همزمان در حال یادگیری هستند (دادهها در زمان واقعی ارسال و دریافت میشوند). فناوریهای همزمان پرکاربرد شامل Zoom، Microsoft Teams و Google Meet هستند. علاوه بر این، ابزارهای غوطهورکنندهتر دیگری مانند Gather.Town، SpatialChat و Wonder.me که به یادگیرندگان اجازه میدهند آزادانه حرکت کنند و در یک محیط مجازی تعامل داشته باشند، در حال ظهور هستند.
از آنجا که یادگیری همزمان بیشترین شباهت را به کلاسهای حضوری دارد، در دوران همهگیری راحتتر پذیرفته شد. یک بررسی سیستماتیک و متاآنالیز از آموزش همزمان در حوزه سلامت نشان داد که نتایج مشابهی با محیطهای یادگیری سنتی برای کسب دانش و مهارت دارد و توسط یادگیرندگان ترجیح داده میشود.
ویژگیهای معمول نرمافزارهای یادگیری همزمان شامل اشتراکگذاری صفحه، چت و اشتراکگذاری صوتی/تصویری و واکنشهای غیرکلامی/ایموجیها است. سایر ویژگیها ممکن است شامل نظرسنجی، حاشیهنویسی، تخته سفید و اتاقهای گروهی باشد.
تعامل کلید یادگیری همزمان است. بدون تعامل، یک سخنرانی ضبط شده میتواند کارآمدتر، راحتتر و صیقلیتر باشد. با این حال، مشارکت یادگیرنده به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین جنبههای یادگیری همزمان گزارش شده است. این نگرانکننده است، با توجه به همبستگی بین تعامل و مشارکت یادگیرنده با عملکرد، انگیزه و رضایت یادگیرنده در محیطهای آنلاین.
برابری، به ویژه برابری مشارکتی، در هنگام تعامل در این محیطها مهم است. همه یادگیرندگان به سختافزار، پهنای باند یا فضاهای یادگیری امن برای مشارکت کامل در یادگیری آنلاین دسترسی ندارند. برخی دیگر ممکن است احساس راحتی بیشتری در اشتراکگذاری به صورت ناشناس (نظرسنجیها) یا غیرکلامی (چت) داشته باشند.
یکی از مسائل، خستگی ویدئوکنفرانس است. فرضیههای زیادی در مورد اینکه چرا ارتباط در محیطهای همزمان خستهکنندهتر احساس میشود وجود دارد، از جمله تفسیر نشانههای غیرکلامی دوبعدی و محدود، “خستگی آینه”، احساس به دام افتادن فیزیکی و اضطراب نمایش خود در محیط مجازی و گاهی ضبط شده. برخی راهحلها برای این مسائل عبارتند از خاموش کردن نمای خود در دوربین، کوچک کردن ویدئوهای شرکتکنندگان، استراحتهای بصری و استفاده موقت از صدا.
از طرف دیگر، دلایل آموزشی زیادی برای تشویق روشن بودن دوربینها در طول جلسات آموزشی وجود دارد، از جمله بازخورد بصری برای مشارکت و پاسخ عاطفی، تعامل اجتماعی و تأثیر بر انگیزه و مشارکت یادگیرنده و ارائهدهنده. چندین مطالعه نشان دادهاند که عدم استفاده از وبکم با عملکرد و مشارکت ضعیفتر دانشجویان در دوره و ناامنی و ناامیدی معلم مرتبط است، در حالی که استفاده از وبکم با افزایش مشارکت کلامی دانشجویان در کلاس مرتبط بوده است.
در نهایت، مشارکت و تعامل، نه استفاده از وبکم، کلید یادگیری همزمان هستند و راههای زیادی برای دستیابی به این هدف وجود دارد، حتی زمانی که ویدئوها به دلیل مسائل پهنای باند، حریم خصوصی یا برابری گزینه مناسبی نیستند.
یادگیری ناهمزمان
یادگیری ناهمزمان زمانی رخ میدهد که یادگیرندگان میتوانند از هر جایی در هر زمانی شرکت کنند. انواع رایج یادگیری ناهمزمان شامل ماژولهای الکترونیکی، دورههای آنلاین گسترده و آزاد (MOOCs)، تالارهای گفتگو، ویدئو، ضبطهای صوتی و سایر مطالب مطالعه توزیع شده از طریق پستها یا فایلهای اشتراکی است.
به دلیل نیازهای فناوری کمتر (مانند پهنای باند، سختافزار و نرمافزار)، یادگیری ناهمزمان از اولین اشکال یادگیری آنلاین در آموزش حرفههای بهداشتی بود.
مزایای گزارش شده توسط یادگیرندگان در مورد یادگیری ناهمزمان شامل مطالعه با سرعت خود، اجتناب از تداخلهای زمانی و افزایش بهرهوری است. برخلاف باور رایج که یادگیرندگان جوانتر یادگیری آنلاین را ترجیح میدهند، یادگیری ناهمزمان به نظر میرسد به ویژه برای یادگیرندگان بزرگسال، به خصوص کسانی که تعهدات زندگی دیگری دارند، جذاب است.
یادگیری چندوجهی: ترکیبی، هیبریدی و انعطافپذیر هیبریدی (HyFlex)
یکی از مزایای اصلی یادگیری آنلاین، توانایی ارائه روشهای چندوجهی برای برآورده کردن اهداف یادگیری متنوع و نیازهای یادگیرندگان است. شکل 2 این مفهوم روشهای یادگیری همپوشان و اشکال مختلف یادگیری که در تقاطع آنها رخ میدهد را نشان میدهد.
با توجه به مزایای ارائه چندوجهی، تمرین توزیع شده و درهمآمیختگی که پیشتر در این راهنما بحث شد، شاید تعجبآور نباشد که یادگیری ترکیبی، که یادگیری حضوری را با یادگیری آنلاین ترکیب میکند، نتایج یادگیری بهتری نسبت به روشهای حضوری یا آنلاین به تنهایی داشته است. همچنین، یادگیرندگان هنگامی که تنوع بیشتری از روشهای یادگیری استفاده میشود، رضایت بالاتری را گزارش میکنند.
یادگیری هیبریدی مشابه یادگیری ترکیبی است، اما با یادگیری آنلاین به عنوان روش اصلی ارائه، که با اجزای حضوری تکمیل میشود. با این حال، اصطلاح “یادگیری هیبریدی” در ادبیات (به ویژه در آموزش مداوم حرفهای) برای توصیف یادگیری همزمانی که در آن یادگیرندگان میتوانند به صورت حضوری یا آنلاین شرکت کنند نیز استفاده شده است.
اصطلاح دیگر برای این روش، هیبرید انعطافپذیر (HyFlex) است که ما در اینجا برای توصیف یادگیری آنلاینی که روشهای یادگیری مختلف را برای یادگیرندگان مختلف فراهم میکند، استفاده خواهیم کرد. یادگیری HyFlex معمولاً شامل آموزش حضوری (اغلب همزمان) و حداقل یک روش ارائه آنلاین دیگر (مانند همزمان یا ناهمزمان یا هر دو) است، که در آن یادگیرندگان قالب مشارکت خود را انتخاب میکنند.
مدل HyFlex بر چهار اصل استوار است: انتخاب دانشجو/کنترل یادگیرنده، یادگیری معادل، قابلیت استفاده مجدد و دسترسیپذیری. یادگیرندگان توانایی انتخاب مسیر و سرعتی را دارند که بهترین تناسب را با نیازهای آنها دارد، که منجر به افزایش قدردانی از انعطافپذیری یادگیری و احساس حمایت از سوی معلمان میشود.
کنترل یادگیرنده میتواند هم یک مزیت و هم یک معایب باشد. در کلاسهای حضوری، یادگیرندگان یک توالی خطی از یادگیری را دنبال میکنند که توسط معلم کنترل میشود؛ با این حال، در محیطهای آنلاین، یادگیرندگان میتوانند مسیرهای غیرخطی/شاخهای را از طریق لینکها، بحثها و فیدهای رسانههای اجتماعی دنبال کنند.
اصل دوم یادگیری HyFlex، معادل بودن است که به ارائه یک تجربه یادگیری معادل، اما نه لزوماً برابر، اشاره دارد. توجه داشته باشید که برگزاری یک کلاس حضوری و ارسال ضبط آن به صورت آنلاین برای مشاهده ناهمزمان، نمونهای از طراحی HyFlex نیست.
طراحی آموزشی باید اطمینان حاصل کند که روشهای آنلاین و تعاملی نسبت به یادگیری حضوری پایینتر نباشند و هر روش ملاحظات آموزشی خاص خود را داشته باشد.
یک نمونه عملی از اصل سوم، قابلیت استفاده مجدد است که با گنجاندن یک پست ناهمزمان از یک شرکتکننده آنلاین در بحثهای کلاس حضوری و همزمان هفته بعد، تداوم یادگیری بین گروهها و جلسات را فراهم میکند.
در نهایت، دسترسیپذیری به عنوان اصل چهارم، بر طراحی جهانی برای یادگیری (UDL) که بعداً در این راهنما بررسی خواهد شد، تکیه میکند.
طراحی HyFlex یک مدل نسبتاً جدید از ارائه آنلاین است، با شواهد بسیار کمی که در آموزش حرفههای بهداشتی جمعآوری شده است. تحقیقات محدود در زمینههای غیر آموزش حرفههای بهداشتی اغلب نشان داده است که تفاوتی در نتایج یادگیری در مقایسه با کلاسهای حضوری یا بین روشهای ارائه مختلف وجود ندارد.
برای مؤسسات و معلمان، یادگیری HyFlex همچنین به سالنهای سخنرانی “آجر و ملات” کمتر و ترتیبات زمانبندی پیچیده نیاز دارد، که ممکن است صرفهجویی در هزینهها را به همراه داشته باشد. با این حال، اعضای هیئت علمی باید با عدم قطعیت و “انعطافپذیری پویا” راحت باشند، زیرا یادگیرندگان ممکن است در هر زمان روش ارائه خود را تغییر دهند، که بر ترکیب گروه و تعامل تأثیر میگذارد.
طراحی HyFlex معمولاً نیاز به پشتیبانی سازمانی برای ارائه نرمافزار، سختافزار و پیکربندی مجدد کلاس دارد. یادگیرندگان نیز باید با سختافزار، نرمافزار و مهارتهای لازم برای مشارکت کامل در این محیطهای یادگیری جدید پشتیبانی شوند.
همکاری آنلاین یا یک پشتیبان فنی در کلاس/هماهنگکننده اتاق ضروری است، به ویژه هنگام شروع کار، برای کمک به هدایت تعامل، انتخاب دوربین و پشتیبانی فنی در این محیطهای پیچیده و اطمینان از مشارکت برابر بین شرکتکنندگان حضوری و آنلاین.
HyFlex ممکن است به ویژه برای برنامههای آموزشی حرفههای بهداشتی با پردیسها و مکانهای آموزشی پراکنده (مانند برنامههای دستیاری) یا ارائههای آموزش مداوم حرفهای که شامل روشهای حضوری و از راه دور برای شرکت هستند، مهم باشد.
در زمینههای HyFlex و تمام زمینههای آنلاین، توسعه و تجربه اعضای هیئت علمی برای اجرای موفق ضروری است.
مطالعات توسعه آموزش پزشکی در دوران کووید-19 نشان داد که تنها دو مطالعه (1.6%) بر توسعه اعضای هیئت علمی یا توسعه حرفهای در طول کووید تمرکز داشتند. در مقایسه با آموزش حضوری، مربیان اغلب تجربه شخصی محدودی به عنوان یادگیرنده یا معلم در محیطهای آنلاین دارند، فرصتهای کمتری برای راهنمایی و فرصتهای کمتری برای توسعه اعضای هیئت علمی دارند که بر اساس آن بتوانند راحتی و هویت خود را به عنوان یک مربی آنلاین ایجاد کنند. این امر باعث استفاده تجربی و تحقیق بیشتر در مورد یادگیری آنلاین میشود و حس رضایت سازمانی از ارائه تنها آموزش حضوری یا آموزش همزمان پایه را ایجاد میکند.
در اصل، توسعه اعضای هیئت علمی (از جمله تغییر فرهنگی، زمان، منابع و آموزش) و عوامل سطح سیستم برای ادغام هر نوع آموزش آنلاین در حوزه سلامت ضروری است.
طراحی آموزشی برای یادگیری آنلاین
طراحی آموزشی فرآیند سیستماتیک برنامهریزی، توسعه، اجرا و ارزیابی تجارب یادگیری است. لازم به ذکر است که مدلهای طراحی آموزشی نظریههای یادگیری نیستند، اما نظریههای یادگیری ممکن است مدلهای طراحی آموزشی را شکل دهند. در نهایت، بسیار مهم است که یادگیری استفاده از فناوری را هدایت کند، نه اینکه ابتدا فناوری را انتخاب کنیم تا یادگیری را هدایت کند.
اگرچه دهها مدل طراحی آموزشی وجود دارد، ADDIE و رویکرد شش مرحلهای Kern برای توسعه برنامه درسی دو مدل مرجع هستند
بسیاری از مدلهای طراحی آموزشی شامل تغییراتی از چهار مرحله زیر هستند:
1. تحلیل نیازها برای تعیین نیاز یادگیری
2. تعیین اهداف/اهداف یادگیری
3. طراحی، توسعه و ارائه تجارب یادگیری
4. ارزیابی، سنجش و بازخورد
نظریه شناختی یادگیری چندرسانهای مایر
این نظریه توضیح میدهد که چگونه افراد از کلمات (هم گفتاری و هم نوشتاری) و تصاویر (هم ثابت و هم پویا) یاد میگیرند که با اصول پشتیبانی شده توسط تحقیقات در علوم شناختی سازگار است و بر اساس نظریه بار شناختی است.
نظریه شناختی یادگیری چندرسانهای بر سه اصل علوم شناختی یادگیری استوار است:
1. فرض کانال دوگانه
2. فرض ظرفیت محدود
3. فرض پردازش فعال
طراحی جهانی، برابری، تنوع، فراگیری و ملاحظات دسترسیپذیری
طراحی جهانی برای یادگیری (UDL) طراحی قابل دسترسی، طراحی فراگیر و طراحی برای همه، نامهای مختلفی هستند که هرچند رویکردهای مشابهی دارند، به ایجاد مواد و محیطهای یادگیری برای بهبود دسترسی افراد با تواناییهای مختلف میپردازند. UDL بیان میکند که سه شبکه عصبی (شناسایی، استراتژیک و عاطفی) در زمان یادگیری فعال میشوند. اما تنوع فردی در این شبکهها تأثیری بر نحوه پردازش اطلاعات ما دارد. مواد و تجربیات یادگیری باید به گونهای طراحی شوند که این تنوع را در نظر بگیرد.
راهنمای UDL ابزاری است که معلمان میتوانند برای پیادهسازی UDL از آن استفاده کنند. این راهنماها پیشنهاد میکنند که طراحان دوره باید گزینههای چندگانهای برای جذب، نمایش و اقدام و بیان به یادگیرندگان ارائه دهند. ضمیمه 9 بهروز شده حاوی نسخهای از جدیدترین راهنماها (بهروز شده در 2018) با مثالهای پیشنهادی برای استفاده از اصول در آموزش آنلاین پزشکی است.
طراحی برای یادگیری فراگیر بسیار مهم است: UDL هدفش کمک به ایجاد تجربیات یادگیری است که شامل همه یادگیرندگان باشد و گزینههای یادگیری متنوع و انعطافپذیر را ارائه دهد. نسخه بعدی راهنماها بهطور خاص به موانع سیستماتیکی میپردازد که منجر به نتایج یادگیری ناعادلانه میشوند. علاوه بر این، منابع بسیاری وجود دارد که به دانشگاهها وابستهاند و شامل کارهایی از سانگر است که مثالها و استراتژیهای مشخصی برای ترویج یادگیری در میان مجموعههای مختلف تنوع ارائه میدهند. مؤسسه شما نیز ممکن است سیاستها، منابع مرجع و/یا راهنماهایی بر روی ترویج UDL و طراحی فراگیر در محیطهای آموزشی و یادگیری شما ارائه دهد.
UDL از دسترسی آنلاین متمایز است، زیرا در حالی که UDL چارچوبی برای طراحی گزینههای یادگیری متنوع و انعطافپذیر برای همه یادگیرندگان فراهم میکند، ممکن است یادگیرندگان خاص نیاز به سازگاریهای دیجیتالی مرتبط با ناتوانیهای شناختی، حسی یا جسمی داشته باشند. هنگام ایجاد محتوای آنلاین، مؤسسات باید استانداردها، قوانین و مقررات مربوط به دسترسی وب را که نحوه رفع موانع دسترسی را مشخص میکنند، به کار ببرند. شایان ذکر است که بسیاری از یادگیرندگانی که ناتوانی ندارند نیز از محتوای قابل دسترسی بهرهمند میشوند. مثلاً کسانی که در یک زبان غیرمادری یاد میگیرند ممکن است از زیرنویسهای بسته یا امکان مرور مطالب با سرعت پخش کندتر بهرهمند شوند.
اگرچه UDL بهطور ذاتی فراگیر است و دسترسی را ترویج میکند، اما تنشهایی میان UDL و دسترسی به وجود میآید زمانی که:
– سازگاریهای مربوط به دسترسی، توانایی یک instructor یا مؤسسه را برای توسعه و/یا انتشار سریع محتوای یادگیری انعطافپذیر محدود کند
– فناوریهای آموزشی استانداردهای دسترسی را برآورده نکنند یا به اندازه کافی انعطافپذیر نباشند تا نیازهای فردی یادگیرندگان را در نظر بگیرند. به عنوان مثال، برخی از یادگیرندگان ممکن است نیاز به زیرنویسهای بسته داشته باشند و دیگران ممکن است آن را حواسپرتی بدانند. فناوریها به طور ایدهآل باید به فردی شدن انتخاب یادگیرنده اجازه دهند.
مؤسسات ممکن است خطوطی را تعیین کنند که بر اساس آنها معلمان انتظار میرود با مقررات و استانداردهای مربوط به مواد آموزشی جدید و موجود مطابقت داشته باشند. اگر معلمان در انزوا کار میکنند، آنها ممکن است بخواهند به ضمیمه 10 مراجعه کنند که ویژگیهای رایج دسترسی را که باید هنگام طراحی یا ارائه رسانه آنلاین در نظر گرفته شوند، ارائه میدهد.
تطابق دسترسی و طراحی UDL میتواند چالشبرانگیز باشد. دسترسی آنلاین هنوز پر از تناقضات است. به عنوان مثال، سازگاریها برای یادگیرندگان با ناتوانی شنوایی: از یک طرف، فناوری ممکن است اجازه دهد زیرنویسهای بسته، افزایش صدا یا توانایی خواندن لبهای دیگر شرکتکنندگان ویدیو به دقت انجام شود. از سوی دیگر، ممکن است نشانههای غیرکلامی تفسیر زبان را محدود کند یا یادگیرندگان را که به سختافزار، نرمافزار یا پهنای باند دسترسی ندارند، ایزوله کند. در نهایت، آموزش UDL که قابل دسترسی است به زمان، مهارت، فناوری مناسب و جهتگیری یادگیرنده نیاز دارد. حتی با این موارد، هنوز موانع زیادی برای اجرای آن وجود دارد، اما قوانین، بهبودهای نرمافزاری و نیازها و ترجیحات یادگیرندگان به پیشبرد محیطهای یادگیری فراگیر و سازگار کمک میکند.
مرحله 4 از طراحی آنلاین: ارزیابی، سنجش و بازخورد یک موضوع بزرگ است و راهنمای مخصوص به خود را در AMEE دارد. یک راهنمای بهروز شده درباره ارزیابی آنلاین برنامهریزی شده است.
حرفهایگری دیجیتال، حریم خصوصی و حق چاپ
این بخش را با بحثی در مورد برخی از ملاحظات حرفهایگری، حریم خصوصی و حق چاپ که در تمام جوانب طراحی آموزشی وجود دارد، به پایان میرسانیم. اگرچه این مسائل مختص به محیطهای یادگیری آنلاین نیستند، اما با توجه به سهولت دسترسی، کپی و توزیع اطلاعات، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. چندین راهنمای اخیر AMEE به ملاحظات حرفهایگری دیجیتال پرداختهاند و ما بهطور مختصر به ملاحظات حریم خصوصی و حق چاپ در اینجا اشاره خواهیم کرد:
حریم خصوصی: حریم خصوصی یک حق اساسی بشر است که توسط قوانینی که نحوه جمعآوری اطلاعات شخصی توسط دولتها، سازمانها، مؤسسات و افراد را تعیین میکند، محافظت میشود. قوانین حریم خصوصی جهانی نیستند و ممکن است بهصورت فدرال، استانی/ایالتی یا از طریق سایر نهادهای ملی تنظیم کننده وضع شوند. سخنرانی TED گلن گرینوالد دربارهٔ «چرا حریم خصوصی مهم است» به این موضوع میپردازد که چرا باید به حریم خصوصی و تبعات آن در عصر دیجیتال اهمیت بدهیم.
اگرچه خطرات حریم خصوصی در فضای آنلاین همهجا حاضر هستند، اما در برخی حوزههای تدریس و یادگیری، از بحثهای باز منفعت به دست میآید. در زیر برخی از ملاحظاتی که معلمان و یادگیرندگان باید در محیطهای آنلاین در نظر بگیرند، آورده شده است:
– چه اطلاعاتی از یادگیرندگان ملزم به حفظ حریم خصوصی و امنیت هستند؟ اطلاعات ذخیرهشده در سرورها (مانند نامها و ایمیلها) ممکن است تحت قوانین حریم خصوصی که در آنجا قرار دارند، قرار گیرد.
– چه ریسکی در استفاده از فناوری خاص وجود دارد که میتواند به حریم خصوصی آسیب برساند؟
– چه حوزههایی از تدریس و یادگیری باید قفل شده و فقط برای دانشجویان ثبتنام شده در دسترس باشند (مانند یک سیستم مدیریت یادگیری امن در مقابل بحثهای باز در یک پلتفرم رسانه اجتماعی مانند توییتر).
ملاحظات حریم خصوصی باید بهصورت صریح در محیطهای آنلاین مورد بحث و/یا مذاکره قرار گیرد (به عنوان مثال، آیا باید برخی از بحثها ضبط نشوند تا امکان بحثهای بازتر فراهم شود؟ آیا یادگیرندگان مجاز به ضبط یا گرفتن اسکرینشات از ارائهها هستند؟) این معمولاً به اندازه گروه، محتوا، زمینه و نقشها، سلسله مراتبها و ترجیحات یادگیرنده/معلم بستگی دارد، اما مانند بسیاری از مسائل یادگیری آنلاین، معمولاً پاسخ «درست» وجود ندارد. با این حال، مذاکره مشترک، ارتباط باز و صراحت در مورد محیط یادگیری به ایجاد اعتماد و ایمنی در یادگیری کمک میکند. مؤسسه شما یا نهاد تنظیمکننده ممکن است راهنمایی یا سیاستی در مورد مسائل مربوط به حریم خصوصی ارائه دهد.
حق چاپ: قوانین حق چاپ بهطور قانونی از محصول واقعی و اصلی نویسنده محافظت میکنند. فناوریهای دیجیتال کپی کردن و توزیع این مواد را آسانتر میکنند. معلمان باید از قوانین حاکم بر حق چاپ در کشورهای، استانها یا ایالتهای مربوطه خود آگاه باشند و در هنگام گنجاندن محتوای دارای حق چاپ مانند متن، تصویر، صدا و ویدیو در محتوای آموزشی خود، مجوزهای مناسب را اخذ کنند. به ضمیمه 11 مراجعه کنید تا مثالهایی از محتوایی که بدون اجازه قابل استفاده است و مجوزهای کپیرایت خلاق را که معلمان میتوانند هنگام کپیرایت کردن مواد آنلاین خود استفاده کنند، مشاهده کنید. به عنوان یک معلم، مهم است که استفاده صحیح از مواد دارای حق چاپ را مدلسازی کنید و دستورالعملهایی برای یادگیرندگان برای انجام همین کار تعیین کنید.
نتیجهگیریها
بخش اول این راهنما شامل طیف وسیعی از مسائل، از جمله شواهد پیشزمینه، نظریهها، روشها، مسائل معاصر و ملاحظات طراحی لازم برای یک پایه در یادگیری آنلاین HPE است. کارشناسان آموزش عالی بر این باورند که تا سال 2025، تنها اقلیت یادگیرندگان به صورت کامل حضوری یا به صورت کامل آنلاین خواهند بود، در حالی که اکثریت به صورت ترکیبی و HyFlex آموزش خواهند دید. شواهدی که به مزایای یادگیری ترکیبی و محوریت یادگیرنده در مدلهای آنلاین و HyFlex اشاره دارد، به ما یادآوری میکند که یادگیری آنلاین در اینجا باقی خواهد ماند. در HPE، روندهای دیگری از جمله آموزش مبتنی بر شایستگی، مکانهای آموزش پراکنده و آموزش محور یادگیرنده، نیروهای محرکهای هستند که باعث ادامه تکامل یادگیری آنلاین HPE فراتر از تجربههای COVID-19 میشوند.
ما مشاهده کردهایم که یادگیری آنلاین گزینههای آموزشی ما را گسترش میدهد و امکان تحول HPE را در روشهایی فراهم میکند که با گزینههای حضوری به تنهایی نمیتوانیم به آنها دست یابیم، شامل آموزش چندمدل، spaced، طولی و محوریت یادگیرنده. با این حال، باید از تفکر دوگانه آنلاین در مقابل حضوری دوری کنیم و از آزمایشات تکنولوژیک و تجربی فاصله بگیریم. در عوض، باید از روشهای ترکیبی متنوع استفاده کنیم که رویکرد آموزشی اول و مبتنی بر آموزشمحور را دنبال کند. توسعه هیئت علمی، حمایت مؤسسهای و تحقیق در زمینه روشهای جدید HPE به ما این امکان را میدهد که فراتر از سطوح راحتی خود برویم، موانع و چالشها را شناسایی کنیم و درک خود را از این محیطهای یادگیری پیچیده فراتر از تجربیات ERT COVID-19 توسعه دهیم.
این مقاله بوسیله هوش مصنوعی ترجمه شده است نیاز است با فایل اصلی آن مطابقت داده شود.
Online learning in Health Professions Education.
Part 1: Teaching and learning in online environments: AMEE Guide No. 161
دیدگاهتان را بنویسید